مثبت گرا
مثبت گرا

مثبت گرا

نظریه ساختارنگر مینوچین

نظریه ساختارنگر مینوچین
نظریه ساختاری
مینوچین در آرژانتین از یک پدر و مادر اروپایی زاده شد. پزشک بود و آموزش روانپزشکی را زیر نظر آکرمن گذراند.
در سال 1954به ایالات متحده بعد از سفرهای زیاد برگشت و در آموزشگاه ویلت ویک و به عنوان روانپزشک شروع به کار کرد.با الهام گرفتن از مقاله دان جکسون بررسی انفرادی را کنار گذاشت و به وارسی مشکلات خانوادگی پرداخت او رفته رفته به تحلیل جامعه شناختی زمینه اجتماعی روی آورد .
مینوچین و همکارانش که به ناکارایی فنون سنتی روانپزشکی کودک و روشهای روانکاوی پی برده بودن روشهای مداخلاتی مختصر ،مستقیم و عمل گرایانه فراوانی ابداع کردند که با استفاده از آن می توانست بافت خانواده را از طریق بازسازیی خانواده تغییر دهند.
تجربه ویلت ویک و نیاز خانواده به سازماندهی مجدد و نیاز به نوعی سلسله مراتب در میان اعضای خانواده ، سنگ بنای خانواده درمانی ساخت گرا را بنیان گذاشت.
نظریه ساختاری خانواده که متکی به نظریه سیستمهاست ، بر کلیت فعال و سازمان یافته واحد خانواده و شیوه های سازمان یابی خانواده از طریق الگوهای تبادلی تاکید می ورزد. به طور اخص ، به منظور درک ساختار خانواده ، نقشها ، نظامهای فرعی ، مرزها ، اتحادها و تبانیها خانوادگی بررسی میشوند.

فرض اصلی این الگو (ساخت گرا) :

 1 - نشانه های فرد را در الگوی تبادلی خانواده باید شناخت.
2- تغییر در ساختار یا سازمان خانواده باید قبل از تخفیف نشانه ها صورت بگیرد.
3- درمانگر نقش رهبری در تغییر ساختار یا بافتی که نشانه از آن نشات گرفته به عهده دارد .
در اصل ساختار سازمانی زیر بنایی خانواده (یعنی الگوهای تعاملی پایدار و نظم دهنده آن ) و انعطاف پذیری آن در پاسخ به شرایط متغیر در سراسر چرخه زندگی خانوادگی است که باعث ظهور الگوی کارساز یا بدکار میشود.
اولین هدف درمانگران ساختاری عبارت است از تلاش فعالانه برای تغییر سازمان درخانواده بدکار .
و تصورشان براین است که تغییر رفتار و کاهش نشانه ها ، به دنبال تغییر بستر تبادلات خانواده حادث میشود.
خانواده درمانگران ساخت گرا برخلاف بوون عمدا به خانواده می پیوندند و از درون به سان اهرمی عمل می کنند که می تواند با الگوهای تعاملی بدکار خانواده به چالش پرداخته و با آنها مقابله کنند . به زبان نظریه سیستمها ، ساخت گراها طرفدار دیدگاه دانش فرمانش مرتبه دوم هستند .
   ادامه مطلب ...

خلاصه مقالات دیدگاههای ستیر، مینوچین ، بوون ، میلان ، جی هیلی

خلاصه مقالات دیدگاههای ستیر، مینوچین ، بوون ، میلان ، جی هیلی"

1-              ویرجینیا ستیر:
خلاصه:
ستیردر مزرعه ای در ویسکانسین به دنیا آمد (1988- 1916) از دیگران متفاوت بود در سه سالگی خواندن را آغاز کرد (سیمون، 1989). او در دوران کودکی بیشتر اوقات مریض احوال بود. دانش آموز خوبی بود. هدف اولیه او این بودٰ معلم شود. وقتی این کودک غول پیکر، بدقواره و مریض احوال بزرگ شد، از تجربه خود به عنوان یک آدم بیگانه نسبت به دیگران ناگهان حساسیت پیدا کرد (سیمون، 1989) این حالت سرانجام او را از پیشه معلمی در کلاس به سمت مددکاری اجتماعی با خانواده ها سوق داد.
مقدمه:

ستیر در سال 1851 در شیکاگو به عنوان مددکار اجتماعی وارد کار خصوصی شد. کار بی نظیر او زمانی روی زبان ها افتاد که با یک بیمار زن جوان مبتلا به اسکیزوفرنی کار می کرد، مادر آن زن از دست ستیر به دادگاه شکایت کرد، اما ستیر به جای گرفتن حالت تدافعی از مادر دعوت کرد که به درمان بپیوندد، سپس از پدر و پسر ارشد خانواده خواست که به جلسه درمان بیایند که تعادل خانوادگی بدست آید.
ستیر تحت تاثیر کارموری بوون و دان جکسون با خانواده های اسکیزوفرنیک قرار گرفت. براساس نظریه ستیر: انسانها دارای پتانسیل رشد و تکامل هستند (سیمونٰ 1989). ستیر را به عنوان استاد ارتباط و مبدع نظریه ارتباطات خانوادگی می شناسند.
  

ادامه مطلب ...