ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در بخش زیر به عمده ترین دیدگاههای نظری در مورد تربیت کودک اشاره می شود:
نظریه بامریند
در پژوهشی اولیه که از سوی بامریند (1978) انجام شد، مقایسه ای بین روشهای تربیتی والدین و کودکان با خصوصیات مختلف صورت گرفت. روش کار به این صورت بود که براساس مشاهداتی که در خانه و مهدکودک انجام می شد، کودکان براساس پنج معیار شایستگی، به ترتیب زیر مورد ارزیابی قرار می گرفتند:
1 - خویشتن داری
2 - تمایل به برخورداری توام با کنجکاوی و اشتیاق در برابر موقعیت های جدید و دور از انتظار
3 - فعال بودن
4- اتکا به خود
5 - توانایی ابراز محبت به همبازی ها
سبک های فرزندپروری (۷) - نهایی
نظریه» اریکسون:
بنابر نظریه» تحول روانیاجتماعی اریکسون، شکل گیری شخصیت بر طبق مراحل و بر اساس رشد بدنی که تعیین کننده کشش فرد نسبت به جهان خارجی و هشیار شدن وی نسبت به آن است تحقق می پذیرد. بر اساس مراحل ۸گانه» روانی اجتماعی اریکسون،اهداف و سبکهای فرزند پروری والدین در مراحل مختلف رشد تغییر می کند(هترینگتون،۱۹۷۸،به نقل از اسلمی،۱۳۸۵).
در مرحله اول رشد روانی اجتماعی اریکسون که اعتماد در برابر عدم اعتماد می باشد و از تولد تا ۱۸ ماهگی را شامل می شود،هدف اصلی فرزند پروری در این مرحله پاسخگویی به نیازهای فرزند می باشد. هدف اصلی فرزندپروری برای کودکانی که در سنین ۱۸ ماهگی تا ۳ سالگی به سر می برند و در مرحله خود مختاری در برابر شک وتردید می باشند،کنترل رفتار فرزندان می باشد.برای کودک ۳ تا ۵ ساله که در مرحله ابتکار در برابر احساس گناه به سر می برد،هدف عمده فرزندپروری باید پرورش خود گردانی باشد(هترینگتون،۱۹۷۸،به نقل از اسلمی،۱۳۸۵).